سایز متن /
بسا روزگارا که سختی برد / پسر چون پدر نازکش پرورد
خردمند و پرهیزگارش برآر / گرش دوست داری بنازش مدار
وقتی فرزندان احساس کنند که پدر و مادر بدون قید و شرط به آنان عشق می ورزند و پس از شنیدن مشکلاتشان، وفاداری خود را حفظ کرده و از تمسخر و داوری بی جا خودداری می کنند، از لام تاکام همه چیز را با آنان در میان می گذارند. اگر شما واقعا بدون دو رویی و تزویر در صدد درک دیگران باشید، در غالب اوقات از اطلاعات ناب و نهانی که پیوسته دریافت می کنید متعجب خواهید شد، به طوری که حتی گاه ضرورتی برای همدلی کردن نمی بینید؛ چرا که مشکلات مکتوم خود به خود نقاب از چهره بر می دارد و متظاهر می شود و این دلیل بارز بر این نکته است که در ارتباطات از تکنیک صرف نه تنها کاری ساخته نیست بلکه تکنیک به خودی خود پدید آورنده موانع است. درک درست فراسوی هر تکنیکی گام بر می دارد. (کاوی، ۱۳۹۱: ۲۷۶)
به خردی درش زجر و تعلیم کن / به نیک و بدش و عده و بیم کن
اگر بدن فعال یا ذهن فعال یا ایجاد فضایی برای بازی، کار و آموزش برای کودکان فراهم شود به افزایش تفکر و قدرت آفرینندگی، آموختن، تمرکز ذهنی، رشد مهارت های حرکتی و برطرف کردن نگرانی و اضطراب یاری می رساند. «شاید گرانترین تجزیه ای که فرهنگ ما تحمل کرده است، تجزیه خود زندگی به کار، آموزش، بازی و امور معنوی باشد. هرکدام از این جنبه های زندگی با ایجاد موسسات اختصاصی از دیگر جنبه های زندگی منفک شد و تا آنجا که ممکن بوده است سه جنبه دیگر را کنار گذاشته اند.» (ایکاف، ۱۳۸۴ : ۲۱) نگه دار از آموزگار بدش / که بدبخت و بی ره کند چون خودش
مدیریت خانواده مهارت مهمی است که باید در مدرسه آموزش داده شود. مرد و زنی که به جامعه وارد می شوند باید بدانند چگونه فرزندان و خانواده را مدیریت کنند تا در زندگی به اهداف عالی برسند. «بزرگترین هدیه و خدمت والدین به فرزندانشان آن است که آنان را توانا و ارزشمند و شایسته به حساب آورند و از این طریق تصویری مثبت و سازنده از آنان در ذهنشان بیافرینند.» ( آل یالسین ، ۱۳۹۰ : ۱۸۶ )
هر آن کس که فرزند را غم نخورد / دگر کس غمش خورد و بد نام کرد (۱۶۵، ۳۱۷۲) فرزندانی که در مقابل آموزش علم، دانش و معرفت اشتیاق نشان می دهند و تحت تعلیم انسان های برجسته و دلسوز قرار می گیرند. در آینده انسان هایی خلاق و سرنوشت ساز می شوند.
ندانی که سعدی مراد از چه یافت؟ / نه هامون نوشت و نه دریا شکافت
به خردی بخورد از بزرگان قفا / خدا دادش اندر بزرگی صفا
اگر می خواهید در کارهایتان ممتاز و برجسته باشید به طور خستگی ناپذیر تلاش کنید، کمتر بخوابید، بیکار نمانید زیرا در صدر بودن و ممتار شدن مستلزم همتی والاست »
هر آن کس که گردن به فرمان نهد / بسی برنیاید که فرمان دهد
هر آن طفل کو جور آموزگار / نبیند، جفا ببیند از روزگار
آکیو موریتا: «پدرم همواره می خواست خانواده اش چیزهایی را که احتیاج دارند یا مشتاق آنهاست، داشته باشد. او همیشه علاقه مند به تکنولوژی جدید بود.» (موریتل ۱۳۹۲: ۲۷)
پسر را نکو دار و راحت رسان / که چشمش نماند به دست کسان
وقتی سخن از مدیریت فرزندان می شود برخی به امر و نهی و باز جویی فرزندان می پردازند و عشق ، مهربانی، دلسوزی و همدلی جایی در زندگیشان ندارد . اینجاست که استفان کاوی می گوید : «بازجویی مکرر ، یکی از دلایل عمده عدم نزدیکی والدین به فرزندانشان به شمار می رود.» (کاوی ۱۳۹۱: ۲۶۷) کمال است در نفس انسان سخن / تو خود را به گفتار ناقص مکن
برای آن که شاد و سعادت مند زنگی کنیم باید درست و زیبا بیندیشیم، سنجیده و راست سخن بگوییم، درست و انسانی رفتار کنیم . «تنها کسی که باید عوض شود خودتانید. خودتان که عوض شدید همه ی اوضاع و شرایط پیرامونتان عوض می شود.» (اسکاول شین، ۱۳۸۶ ;۲۹۵)
مگوی آن چه طاقت نداری شنود / که جو کشته گندم نخواهد درود(۱۵۴ ، ۲۹۱۴)انتقاد های مخرب نیز هلاکت بار است. مگوی آن که گر بر ملا اوفتد / وجودی از آن در بلا اوفتد
«جامعه ای برای یادگیری و پیش رفت آماده است که افرادی امیدوار، هدفمند و با نشاط داشته باشد. ایجاد فضای امید و نشاط که در آن افراد هدفمند برای تحقق هدف هایشان در تلاش و کوشش هستند، یکی دیگر از چالش های رهبران برای توسعه ی ظرفیت یادگیری است.» (مشایخی، ۱۳۸۹: ۷) «باید برای راهنمایی افراد حرف های روشنی داشته باشی که پشتوانه اش اندیشه باشد.» (پیترز ، ۳۶:۱۳۹۰) شکست یک حادثه ناگهانی نیست ما یک شبه شکست نمی خوریم، شکست نتیجه جمع شدن افکار و انتخاب های ضعیف است، شکست چیزی نیست جز اشتباه در تصمیم گیری که هر روز تکرار می شود. (عایدیان ، ۱۳۸۸ : ۲۲۳)
راز داری:
سعدی برای حفظ آبروی خود تاکید بر حفظ آبروی دیگران دارد و در ادامه می گوید : گرفتم ز تمکین او کم نمود / نخواهد به جاه تو اندر فزود .«شاید آنان را که دوست بودند به اشتباه دشمن پنداشته اید اگر از خیر و صلاح خود اگاه باشید در می یابید که دشمن وجود ندارد زیرا خدا هر انسان و هر وضعیتی را به کار می گیرد تا خیر و صلاحتان را به انجام رساند.آنچه مانع می نماید دوستانه است و در حکم سنگ زیر پاست هنگام عبور از رودخانه»(نگرش جامع بر مدیریت استراتژیک، ص ۱۲۷) کسی خوشتر از خویشتن دار نیست / که با خوب و زشت کسش کار نیست ( ۱۵۶ ، ۲۹۶۳) اگر عالمی هیبت خود مبر / و گر جاهلی پرده خود مدر
برای ایجاد ذخیره ی عاطفی باید انسان رازدار باشد و آبروی دیگران را نریزد، سعدی به این نکته که رازداری و استتار یکی از فنون محافظت از افتادن در بلاست همواره بر نگاه داشت زبان تأکید می ورزد.
درون دلت شهربند است راز / نگر تا نبیند در شهر باز
تو پیدا مکن راز دل بر کسی / که او خود نگوید بر هر کسی
از آن مرد دانا دهان دوخته ست/ که بیند که شمع از زبان سوخته
سعدی معتقد است که دوستان را نیز به راز خود مطلع نگردانیم چه بسا دوست نیز روزی دشمن شود.
منه در میان راز با هر کسی / که جاسوس هم کاسه دیدم بسی
ضمیر دل خویش منمای زود / که هر گه که خواهی توانی نمود
به تدبیر جنگ بد اندیشی کوش / مصالح بیاندیش و نیت بپوش
هیچ کس چیزی به آدمی نمی دهد مگر خود او، و هیچ کس چیزی از آدمی دریغ نمی دارد مگر خود او، «بازی زندگی» یک بازی انفرادی است. تا زمانی که راستی و درستی در رفتار انسان ها عینیت نیابد و به اثبات نرسد ؛ نمی توان جامعه مطلوبی که مردم آن از زندگی سعادتمندانه ای برخوردارند را تصور کرد «اگر خودتان عوض شوید، همه ی اوضاع و شرایط عوض خواهد شد» (اسکاول شین، ۱۳۸۶: ۱۹۰) نشاید به دستان شدن در بهشت / که بازت رود چادر از روی زشت
با اندوخته ی قابل توجه در حساب بانک عاطفی و اعتماد قابل توجه، شیوه ی کارتان به کلی متفاوت خواهد بود. مادامی که به مسئولیت خود به خوبی آگاه باشند، تنها وظیفه شما یاری آنان به وقت نیاز و دریافت گزارش کار خواهد بود. (همان ، ص ۲۴۸) «هر مدیری احتیاج دارد خصوصیاتی نظیر صبر و حوصله و درک و فهم را ترویج دهد. نمی توان حرکت های خود خواهانه ای انجام داد، یا زیردستان را به دیده ی تحقیر نگریست.»
وجود تو شهری است پر نیک و بد / تو سلطان و دستور دانا خرد/ یک مدیر موفق می داند که تنها راه دستیابی به برد دو جانبه، پیروی از روش صداقت و راستی و دوری از تزویر و ریا و خیرخواهیر برای زیردستان است برای اینکه جامعه اصلاح شود باید اول تفکر و منش افراد زیبا شود.
برو جان بابا در اخلاص پیچ / که نتوانی از خلق رستن به هیچ
«رو راست باشید، چون می دانید چه چیزی روح کارکنان را تازه می کند،صداقت.منظورم این است که هیچ کس در دنیا انتظار صداقت را ندارد.» (پیترز ، ۱۳۹۰ : ۶۴)
ره راست رو تا به منزل رسی / تو در ره نه ای، زین قبل واپسی
به خوبی یا حتی بهتر از او این نکات را توصیف کنید.(کاوی، ۱۳۹۱ : ۲۵۴) | دریغ است روی از کسی تافتن اکه دیگر نشاید چنو یافتن (۱۰۶،۱۷۸۶)
« اگر می خواهید افراد به درد بخور داشته باشید، رقابت درست کنید .» ( پیترز، ۱۳۹۰: ۱۵۶) | توقع بی جا نداشته باشیم زیرا توقع بی جا باعث بسیاری از سوء تفاهم هاست. توقع براند ز هر مجلست /بران از خودت تا نراند کست ( ۱۴۷،۲۷۵۰)
نتیجه
ما با وجود نیروی انسانی هوشمند و توانا با استعدادهای بالقوه نتوانسته ایم آن گونه که شایسته است به توسعه اقتصادی مناسب برسیم و در ردیف کشورهای توسعه یافته قرار بگیریم. شاید دلیل آن این بوده است که به دانش مدیریت بهای لازم داده نشده و فرهنگ مدیریت در کشور اشاعه نیافته است. افرادی را که باید این مهم را به عهده بگیرند به نحو شایسته پرورش نیافته اند و از مواریث کهن فرهنگی و علمی کشور ایران اطلاع کافی ندارند، به هر حال مدیریت یک علم جدید است که باید آن را آموخت و با آموزه های غنى ادبیات تعلیمی آن را غنا بخشید . هرچند علم مدیریت جدید است ولی نکات ارزنده ای در ادبیات است که می تواند در دانش مدیریت به کار آید. سعدی اگرچه جامعه پیرامون خود را به دقت می شناسد، او به ما می گوید به معنای واقعی کلمه انسان باشیم و انسانی فکر کنیم و برای سعادت جامعه، خانواده ، تعلیم تربیت فرزندان، اداره ی کشور و خود سازی راه کار های عملی خوبی را ارائه می دهد باوجوداین به اصطلاح به عنوان جامعه شناس شناخته نمی شود. اما با این وجود، او مسائل اجتماعی و مدیریتی، تربیتی، اقتصادی و … عصر خود را با ریزبینی تمام مورد بررسی قرار داده است و به ویژه تجارب مدیریتی پیشینیان را به بهترین صورت ممکن بیان داشته است. و این مقاله در حقیقت ، نظریات و تجربه های عینی سعدی را در باره مدیریت به اجمال بیان کرده است.